قلچماق و دانشجو





































سکوت درسیاهی

ایران

 قلچماقی دید دانشجویی و دستش گرفت

 
گفت این دست است آقا، دسته‌ی ساتور نیست
 
 
 
گفت علت چیست که مزدور آمریکا شدی؟
 
گفت هرکس انتقادی کرد که مزدور نیست!
 
 
 
گفت اینجا هیچ اشکالی ندارد انتقاد
 
گفت: پس آیا کسی در خانه‌اش محصور نیست؟!
 
 
 
گفت: این چیزی که می‌گویی غرض‌ورزانه است
 
گفت دیدی انتقادی ساده هم مقدور نیست
 
 
 
گفت باید آورم مامور و دربندت کنم
 
گفت دانشگاه جای افسر و مامور نیست
 
 
 
گفت تا آید حراست داخل مسجد بمان
 
گفت مسجد جایگاه مردم ناجور نیست.
 
 
 
گفت مستی زان سبب هی حرفِ بی‌خود می‌زنی
 
گفت آن هم علتش چیزی به جز کافور نیست
 
 
 
گفت گویا نوری از ایمان نداری در دلت
 
گفت ایمان هست اما هاله‌ای از نور نیست
 
 
 
گفت مجبوری مطیع حرف های من شوی
 
گفت در اندیشه‌ی ما آدمی مجبور نیست
 
 
 
گفت من کم‌کم درستت می‌کنم با ضربِ زور
 
گفت اما پاسخ اندیشه ضربِ زور نیست
 
 
 
گفت خواهی دید وقتی می‌روی بالای دار
 
گفت باشد، خون ما رنگین‌تر از منصور نیست
 
 
 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,ساعت 16:24 توسط علی |



مطالب پيشين
» آه .......ای مرغ گرانبها
» آب میخوریم با سیب زمینی
» بال نمیخواهم
» بخور بخور
» نصفه شعبان
» روسری را جلو بکش خواهر
» نامه غضنفربه عشقش
» ترفند دخترانه
» بیا خری را رها کن
» فرهنگ اصطلاحات جوانان
» همین امشب....
» آماری که خانم ها رو راهنمایی میکنه به کما
» واما این حیوانات تربیت شده جنگجو.......
» آیا میدانید
» کی میگه مردا بچه داری بلد نیستن
» نقش سرنشین کنار راننده در ایران
» فرق وبلاگ نویسی دختر با پسر
» واژه های اینترنتی و معادل فرهنگستانی/فارسی را پاس بداریم
» معنی برخی کلمات که خانم ها میگویند
» امتحان فلسفه و جواب بسیار جالب

Design By : Pars Skin